ورزش حرفهای دشمن سلامتی! درست خواندید
مطالعه بر آسیبهای ورزشکاران نخبه بیانگر حقایقی از زندگی آنها در مقایسه با غیر ورزشکاران است.
به گزارش ورزش 360، برای تعیین اینکه آیا ورزشکاران سالم هستند، ابتدا باید سلامت را تعریف کنیم. متداولترین تعریفی که از سازمان بهداشت جهانی استفاده میشود، میگوید که سلامت «وضعیت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است و نه صرفاً عدم وجود بیماری یا ناتوانی». این نشان میدهد که نمیتوانیم فقط بر جنبه فیزیکی سلامت تمرکز کنیم، بلکه باید جنبههای روانشناختی و اجتماعی را نیز لحاظ کنیم.
نکته کلیدی دیگری که باید در نظر گرفت این است که چگونه ورزشکاران نخبه را تعریف میکنیم. این موضوع در تفسیر تحقیق به چند دلیل مهم است. اولاً، تعداد کمی ورزشکار نخبه در جهان وجود دارد، بنابراین نخبگان واقعی در تحقیقات به تعداد زیاد یافت نمیشوند. این مشکل ساز است، زیرا برای کشف روندهای گسترده جمعیت در سلامت، ما به تعداد زیادی از مردم نیاز داریم.
مسئله دوم این است که واقعاً در مورد اینکه ورزشکار نخبه چیست اتفاق نظر وجود ندارد. در دوومیدانی، ممکن است یک نخبه المپیکی یا شاید کسی که در مسابقات قهرمانی جهان شرکت کرده است را در نظر بگیریم. اما در مورد ورزشهای غیر المپیکی مانند فوتبال آمریکایی چطور؟ چگونه یک ورزشکار نخبه را در آن حوزه تعریف کنیم؟ رایجترین راه حل این است که ورزشکاران نخبه آنهایی هستند که در سطح بینالمللی رقابت میکنند، اگرچه برخی از ورزشها (NFL، AFL) واقعاً مسابقات بینالمللی واقعی ندارند، بنابراین چالشی نیست.
سلامت جسمانی: کوتاه مدت و بلند مدت
ورزشکاران نخبه سابق احتمالاً پنج تا شش سال بیشتر از غیرورزشکاران عمر میکنند و کمتر به بیماریهای قلبی عروقی مبتلا میشوند و از سکتههای مغزی رنج میبرند (اگرچه این فقط برای ورزشکاران استقامتی و ورزشهای تیمی صادق است). ورزشکاران قدرتمند، به ویژه بوکسورها، بیشتر از غیر ورزشکاران در اثر زوال عقل جان خود را از دست میدهند. مطالعات دیگر یافتههای مشابهی دارند، اگرچه نشان میدهند که ناهنجاریهای آماری زمانی رخ میدهند که حجم زیادی از دادهها را تجزیه و تحلیل میکنید. به عنوان مثال، بازیکنان بیسبال که نامشان با حرف D شروع میشود، نسبت به بازیکنانی که نامشان با حرف E تا Z شروع میشود، عمر کوتاهتری داشتند. Male Athlete Running on Beach
یکی از دلایل محافظتی این است که احتمال سیگار کشیدن در ورزشکاران بسیار کمتر است، که نشان میدهد دلیل بالقوه سالمتر بودن ورزشکاران این است که شرکت در ورزشهای نخبه باعث ترویج رفتارهایی میشود که معمولاً به عنوان سلامت تلقی میشوند. یک علت محافظتی آشکار، ورزش است. ورزشکاران بیشتر از غیر ورزشکاران ورزش میکنند. در واقع، بسیاری از ورزشکاران حداقل ۲۰ ساعت در هفته تمرین میکنند که بسیار فراتر از توصیههای معمول در مورد فعالیت بدنی است. به نوبه خود، این میتواند آنها را در برابر تعدادی از بیماریهای متابولیک، مانند دیابت نوع ۲، با میزان کمتری در ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران، حتی پس از بازنشستگی، محافظت کند.
این موضوع در ورزشهای مبتنی بر قدرت مانند دوی سرعت چندان واضح نیست، حداقل یک مطالعه نشان میدهد که نرخ چاقی میتواند در این جمعیت بالاتر باشد. با این حال، واضح است که، به طور کلی، ورزشکاران معمولاً در معرض خطر کمتری برای ابتلا به اکثر بیماریهای قابل پیشگیری با فعالیت و مرتبط با رژیم هستند و به همین دلیل، تمایل به عمر طولانیتری دارند. از نظر سلامت بدنی طولانی مدت، ورزشکاران در واقع «سالم» هستند.
اما در کوتاه مدت چطور؟ منطقی به نظر میرسد که شرکت در ورزش خطر آسیبهای اسکلتی عضلانی را افزایش میدهد،هیچکس در حالی که روی مبل مینشیند، کشیدگی همسترینگ نمییابد. آنچه مشخص نیست این است که این تفاوت بین ورزشکاران نخبه و ورزشکاران غیرنخبه چگونه است.
از یک طرف، ورزشکاران نخبه زمان بیشتری را صرف شرکت در ورزش خود میکنند و خطر آسیب را افزایش میدهند. با این حال، از سوی دیگر، آنها احتمالاً شرایط بهتری دارند، که ممکن است آنها را از آسیب محافظت کند. باز هم، این احتمالاً از ورزش به ورزش متفاوت است، بنابراین انتظار داریم میزان آسیب در ورزشهای تماسی مانند راگبی بیشتر از دو و میدانی باشد. به طور مشابه، ممکن است انتظار داشته باشیم که میزان آسیب همسترینگ در دوندگان سرعت بیشتر از دوندگان مسافت باشد، که ممکن است شیوع بیشتری از شکستگیهای استرسی داشته باشند.
افراد زیادی که ورزشکاران نخبه نبودند در درازمدت از حوادث ورزشی آسیب دیدند. ورزش به خودی خود دارای خطر آسیب ذاتی است که لزوماً در ورزشکاران نخبه در مقایسه با جمعیت عمومی افزایش نمییابد. در حالی که ورزش مطمئناً سالم است، این امکان کاملاً وجود دارد که ورزشکاران نخبه آن را بیش از حد انجام دهند و علائم تمرین بیش از حد و یا عملکرد ضعیف غیرقابل توضیح را ایجاد کنند. این تقریباً در ۱۰ الی ۲۰ درصد از ورزشکاران در طول دوران حرفهای خود رخ میدهد و در ورزشکاران استقامتی شایعتر است.
در غیر ورزشکاران واقعاً سندرم قابل مقایسهای وجود ندارد، اگرچه شایان ذکر است که استرس و فرسودگی شغلی در عموم مردم بالاست، به ویژه در مشاغل استرس زا مانند پزشک یا خلبان. خبر خوب این است که در بیشتر موارد، به نظر میرسد علائم تمرین بیش از حد در عرض ۶ تا ۱۲ هفته پس از تشخیص برطرف میشود. به نظر میرسد ورزش طولانی مدت و بیش از حد شدید با بیماریهای ناخوشایند همراه باشد، اما باز هم، ورزشکاران و مربیان عاقل از این امر اجتناب میکنند.
پس از جنبه فیزیکی، نتیجه گیری اینکه عملکرد نخبگان ناسالم است دشوار است. به طور کلی، احتمالاً رفتارهای سالمی مانند خواب کافی، مصرف یک رژیم غذایی مغذی و ورزش زیاد را ترویج میکند. میزان بیماریها، به ویژه بیماریهای متابولیک، در ورزشکاران نخبه بسیار کمتر از سایر جمعیتها ظاهر میشود. در کوتاه مدت، ورزشکاران ممکن است گهگاه به دلیل آسیبهای ناشی از ورزش ناسالم باشند، و در برخی از ورزشها، به ویژه ورزشهای تماسی؛ ممکن است این وضعیت در طول عمرشان ادامه داشته باشد (اگرچه در مورد ورزشکاران غیر نخبه که در این ورزشها شرکت میکنند نیز همین امر صادق است).