شب شور انگیز امجدیه؛ اولین تاجگذاری آبیها در آسیا
۵۴ سال پیش در چنین روزی ۲۱ فروردین ۱۳۴۹ برابر با ۱۰ آوریل ۱۹۷۰ ، استقلال (تاج) تهران با غلبه بر آپوئل اسرائیل قهرمان جام باشگاههای آسیا شد.
به گزارش ورزش 360، فینال جام باشگاههای آسیا در ورزشگاه خاطرهانگیز امجدیه و در حضور ۳۵ هزار تماشاگر مشتاق ایرانی برگزار شد. در حالیکه حریف با گل دقیقه ۶۹ در آستانه قهرمانی قرار گرفته بود، غلام وطنخواه در دقیقه ۸۳ بازی را مساوی کرد تا این نبرد به شدت حساس به وقت اضافه کشیده شود. آبیها اما امان به مهمان ندادند و در دقیقه دوم وقتهای اضافه بوسیله زنده نام غلامحسین مظلومی به گل پیروزی رسیدند.
تاج با غلبه بر تیمهایی از لبنان، مالزی و اندونزی به فینال صعود کرده بود.
داستان آبی از نیمقرن پیش شروع شد، داستانی هیجانانگیز که که باعث شده آنها پرافتخارترین تیم ایران در آسیا لقب بگیرند. ۵۱ سال پیش در چنین روزی تیم فوتبال استقلال (تاج سابق) بر نخستین جام قهرمانی در آسیا بوسه زد و ستارهدار شد. فرمول برگزاری رقابتهای فوتبال قهرمانی باشگاههای آسیا در آن زمان، زمین تا آسمان با آنچه امروز در جریان است تفاوت داشت.
شاگردان زدراکو رایکوف در سال ۱۳۴۹ برای اینکه قهرمان آسیا شوند، ابتدا با دو نتیجه مشابه ۳ بر صفر نمایندگان لبنان و مالزی را شکست دادند و در نیمهنهایی هم نماینده اندونزی را ۲ بر صفر از پیش رو برداشتند. بازی فینال هم با تیم هاپوئل اسرائیل بود که نتیجه ۲ بر یک به سود آبیپوشان تهران رقم خورد تا نخستین ستاره آسیایی بر فراز تاریخ باشگاه استقلال نقش ببندد.
روز بلوا
در امجدیه جای سوزن انداختن نبود و تماشاگران از سروکول هم بالا میرفتند. شنبهروزی بود؛ درست مثل امروز. حتی پرسپولیسیها هم برای تشویق تیم استقلال به امجدیه آمده بودند. در آن مسابقات استقلال چهار یار کمکی داشت؛ غلام وفاخواه (عقاب) فریدون معینی (پیکان) مسعود معینی (بانک ملی) و محمود خوردبین (پرسپولیس).
تاج (استقلال) با این ترکیب به میدان رفت: حجازی، لواسانی، کارگرجم، پورحیدری، برادران معینی، کاپیتان جباری، کارو، قراب، غلامحسین مظلومی و غلام وفاخواه.
نماینده اسرائیل پیش از آن فینال، دو عنوان قهرمانی را در اختیار داشت و در فینال امجدیه هم با گل دقیقه ۷۰ یک بر صفر جلو افتاد اما تیم تحت حمایت رایکوف سمجتر از این حرفها بود و یکی از ماندگارترین بازگشتها در تاریخ فوتبال آسیا را رقم زد. ابتدا وفاخواه در دقیقه ۸۳ گل مساوی را زد و بعد هم در دقیقه دوم وقت اضافه اول، سانتر پورحیدری به مسعود معینی رسید تا او با یک دریبل سرپا و یک شلیک تماشایی گل دوم و پیروزیبخش استقلال را بزند و نخستین ستاره قهرمانی شکل بگیرد.
مردم تا صبح نخوابیدند
۵۱ سال پیش (۲۱ فروردین ۱۳۴۹) در چنین روزی مسعود معینی با یک شلیک بهیادماندنی در امجدیه گل دوم و قهرمانیبخش استقلال را زد تا برای همیشه نام خودش را در تاریخ این باشگاه ماندگار کند. معینی هنوز هم جزئیات آن گل و آن مسابقه را بهیاد دارد.
نیمقرن از نخستین قهرمانی استقلال در آسیا میگذرد، از آن قهرمانی بگویید؟
در فینال با تیمی روبهرو شدیم که دو دوره قبل قهرمان آسیا شده بود و تیم قدرتمندی بود. هفت، هشت بازیکن این تیم ملیپوش به شمار میرفتند. از سویی بازیکنان این تیم قبل از اینکه ایران به جام جهانی برود، تجربه بازی در آن رقابتها را داشتند. بههرحال ما قهرمان شدیم و آن شب بهیادماندنی مردم تا صبح بیدار بودند و نخوابیدند. خوشحالی بیحد و اندازهای وجود داشت.
چه شد که به عنوان یار کمکی به استقلال رفتید؟
من بازیکن تیم جوانان بانک ملی بودم و امیر ابوطالب، سرمربی وقت تیم گاهی از بازیکنان تیم جوانان در ترکیب بزرگسالان استفاده میکرد. پیش از مسابقات جام آسیا، تاج مهمان بانک ملی بود و ابوطالب اجازه داد که من ۲۰ دقیقه پایانی بازی کنم. بعد از بازی رایکوف نزد من آمد و به من گفت به تو احتیاج دارم، چون برای آسیا آماده میشویم. من هم قراردادی ۴۰۰۰ تومانی با استقلال بستم. قرار بود به پرسپولیس بروم
اما رایکوف به من اصرار کرد که به استقلال بروم. او گفت اگر بیایی آینده فوتبالت تضمین میشود. این شد که رفتم استقلال.
یکی از برجستهترین نکات آن فینال گل بسیار زیبای شما بود که منجر به آن قهرمانی شد. آن گل را توصیف کنید.
من با اینکه شش بازی انجام داده بودم، اما نمیتوانستم احساسات خودم را در آن مسابقه با دیدن آن حجم تماشاگر کنترل کنم. بازی متعادلی بود. در نیمه دوم روی یک اشتباه، در واقع یک جاگیری اشتباه، گل خوردیم. بعد از گل سکوت عجیبی در امجدیه حاکم شد. مرحوم ناصر حجازی با وجود سن کم به بچهها روحیه میداد و حتی خود رایکوف هم به ما روحیه میداد. یک ربع مانده به پایان بازی رایکوف دست به کار عجیبی زد، علی جباری را بیرون کشید و به جای او مهدی حاجمحمد را به میدان فرستاد و همین بازیکن دفاع هاپوئل را به هم ریخت. در نهایت گل مساوی به وسیله وفاخواه به ثمر رسید. بعد از آن گل، شور و نشاط خاصی در امجدیه به وجود آمد. بازی در همان ۹۰ دقیقه با نتیجه مساوی به پایان رسید. در زمان استراحت رایکوف به ما گفت من اطمینان دارم که بازی را میبریم.
در جریان بازی پورحیدری یک خطا گرفت و همان خطا را خودش زد. توپ که برگشت روی سینه من آمد، آن را کنترل کردم و روی پای راستم انداختم و سپس روی پای چپ. با وجود ازدحام بازیکنان ما جلوی دروازه هاپوئل، شوت من مستقیم چسبید به تور. آن گل استادیوم را منفجر کرد. دیدن هیجان مردم واقعا زیبا بود. بعد از بازی به سمت رایکوف رفتم، او را در آغوش گرفتم و تا میتوانستم گریه کردم. عکس آن در نشریات چاپ شد و این تیتر را زدند: «اشک مقدس برای پیروزی».