دلایل انتخاب اوسمار به عنوان جانشین یحیی گل محمدی

به گزارش ورزش 360، فتح سوپرکلاسیکوی فوتبال ایران برای اوسمار لوس ویرا برزیلی به جهت تثبیت جایگاهش به‌عنوان نفر اول نیمکت سرخ ها و کنترل سکوها و فضای مجازی ملتهب کافی بود. برخی از صفحات مجازی از لحظه اعلام خبر سرمربی گری دستیار اول یحیی گل محمدی، با هدف مقابله با کادر مدیریتی باشگاه پرسپولیس لوس ویرا را نشانه رفتند و تا می‌شد به او و تیمش تاختند. حال سوال این است با توجه به مشکلات مدیریتی، مالی و عدم تمایل حضور مربیان نامدار در فوتبال باشگاهی و ملی ایران آیا انتخاب دیگری وجود داشت؟ 

مربیان ایرانی چند وقتی است خیلی مورد پسند کارشناسان خبره فضای مجازی نیستند، حال آنکه مربیان خارجی هم چند وقتی است خیلی اوضاع جالبی بین متخصصان سکوها ندارند.

در بزرگترین باشگاه های دنیا که دارای ساختار محکم مدیریتی هستند هم، هواداران به خود اجازه اظهار نظر و بعضا" اعتراض در قبال تصمیماتی که باب میل آنها نیست، می دهند.

فضای آشفته مدیریتی باشگاه پرسپولیس این اجازه را به برخی صفحات مجازی می دهد تا در کوچکترین تصمیمات مدیریتی آنها ورود کرده و با رفتار هولیگانی (رفتارهای نابهنجار هواداران فوتبال) تمام انرژی خود را بر روی حمله و زدن آنها بگذارند.

واقعیت این است پرسپولیس نه پول و نه زمان کافی برای آوردن یک سرمربی رزومه دار خارجی مورد پسند هواداران و منتقدان نداشت، و انتخاب اوسمار که بیشتر از یکسال با تیمی که در بدست آوردن سه گانه قهرمانی کنار یحیی بوده اصولا خیلی هم انتخاب بَد و عجیبی نیست، هرچند تنها قهرمانی و جام های بدست آمده‌اش همان سه گانه فصل قبل لیگ برتر فوتبال ایران باشد. 

کادر مدیریتی باشگاه پرسپولیس به رهبری رضا درویش تمام انرژی خود را برای آوردن پروفسور ایوانکوویچ که خواسته هواداران و متخصصان فضای مجازی و منتقدان کار بلد فوتبال بود را گذاشت، اما برانکو مثل همیشه روی تصمیمی که گرفته بود ایستاد و این همان چیزی بود که از او توقع می رفت. یکی از اصلی ترین دلایل محبوبیت ایوانکوویچ در کنار دانش و مهارت او در مقوله فنی فوتبال همراه با جام هایی که بدست آورده، صداقت کلام اوست؛ او بدون نقاب با هواداران در پیج اینستاگرامش از دلایل نیامدنش گفت ولی کسی حرف ها پروفسور را جدی نگرفت چون این روزها همه پشت نقاب های سنگی صورتشان، خودِ واقعی شان را پنهان کرده اند.

پروسه انتخاب ایوانکوویچ در هفتمین روز ماه بهمن ۱۴۰۲ برای مدیران پرسپولیس تمام شد. آنها به موازات مذاکرات جدی که با ایوانکوویچ داشتند در حال بررسی شرایط مربیان رزومه دار خارجی در کنار بررسی شرایط لوس ویرا بودند.

هر کسی را که باشگاه روی او نظر داشت، اَدمین های کانال های هواداری نمی پسندیدند و با توجه به آنچه که در فضای انتخاب سرمربی برای سرخ ها گذشت، انتخاب ویرا یک تصمیم فنی و اقتصادی بود.

ویرا بعد از رفتن حمید مطهری به نساجی و در جهت کمک فکری به یحیی گل محمدی به اتاق فکر کادر فنی سرخ ها اضافه شد. پس از بررسی چندین دستیار اول خارجی، اوسمار انتخاب گل‌محمدی بود. یحیی همیشه نشان داده در انتخاب دستیاران خود با وسواس عمل کرده و انصافا لوس ویرا نقش خود را به‌عنوان یک دستیار اول در طراحی تمرینات و کمک فکری در مواقع بحرانی در تیمی که دو سالی است مشکل جذب بازیکن خوب را دارد و اسکواد تیمی اش هنوز کامل نیست بخوبی ایفا کرده است.

عبدالکریم حسن غول قطری در کنار عیسی آل کثیر و اورونوف اُزبک و بازیکنان دیگری که در نقل و انتقالات زمستانی به ارتش سرخ اضافه شدند، با نظر شخص لوس ویرا و به جز اورونوف بجا مانده از لیست یحیی گل‌محمدی سرمربی مستعفی سرخ ها بوده است.

اگر فرض را بر احتمال عدم نتیجه گیری در پایان فصل برای هر مربی به جز ویرا که رهبری نیمکت پرسپولیس را بعهده می گرفت می گذاشتیم، قطعا این جمله کلیشه ای را از آن سرمربی می‌شنیدیم:

تیم را من نبسته بودم و این بازیکنان انتخاب من نبودند !

رابطه ویرا با بزرگترهای تیم که در استوری عجولانه علیرضا بیرانوند در همان روزهای ابتدایی مطرح شدن نامش به‌عنوان سرمربی، دیده شد خبر خوبی برای سرخ ها بود. کم مربیانی نبودند که با رزومه خوب و کاریزمای قوی وارد چرخه فوتبال ما شدند ولی مورد پسند بازیکنان، سکوها و در عصر فضای مجازی برخی اَدمین های کانال های هواداری نبودند، و کاملا کنترل رختکن و اتمسفر هواداری از دست آنها خارج شد.

لوس ویرا خوب می داند شانس فقط یکبار به سراغ کسانی خواهد آمد که خودشان آن را ایجاد کرده‌اند؛ ویرا قطعا نمی خواهد این فرصت طلایی را در یکی مهمترین تیم های قاره آسیا از دست بدهد. شاید آخر فصل خواسته هواداران تیفوسی ارتش سرخ از کادر مدیریتی باشگاه راضی کردن ویرا برای امضاء قرارداد تمدید باشد.