خداحافظی باشگاه پرسپولیس با گلمحمدی
یحیی گلمحمدی از نیمکت پرسپولیس جدا شد ولی از پرسپولیس نه. این پایان گل سرخ نیست. او بخشی پرافتخار و جدایی ناپذیر از تاریخ بلندآوازه این باشگاه است.
به گزارش ورزش 360، خانواده بزرگ پرسپولیس از همین حالا دلتنگ یحیی گلمحمدی خواهد بود که با شایستگی و فداکاری فراوان عمل کرد تبدیل به یک اسطوره شد و این هیچگاه از یاد و خاطره باشگاه و هواداران نخواهد رفت. اسطورهها هیچگاه از یاد نمیروند.
پرسپولیس دلتنگ او و دوران باشکوهی که رقم زد خواهد بود همانطور که برای دوران پرصلابت و باشکوه هدایت پرسپولیس توسط علی پروین و برانکو ایوانکوویچ دلتنگ بودیم. همانگونه که مرحوم پرویز دهداری، آلن راجرز، مرحوم استانکو پابلوکویچ و هیچ یک از دیگر مربیان تاریخساز باشگاه محبوبمان را از یاد نمیبریم و البته چهرههای چون یحیی گلمحمدی خود را در جایگاه خاصی از تاریخ قرار میدهند.
آن چه امروز اتفاق افتاد فقط پایان یک همکاری بود و نه پایان یحیی در پرسپولیس. این را تاریخ ثابت خواهد کرد. این پایان گل سرخ نیست. پرسپولیس از این دارایی و سرمایه ارزشمند خود به سادگی نخواهد گذشت و او راه دراز و افتخارات فراوانی را در پیش دارد از نیمکت پرسپولیس تا تیم ملی فوتبال ایران و شاید لیگهایی در خارج از ایران.
یحیی گلمحمدی را با آن چهره آرام و متین به یاد خواهیم آورد که گاه برای پرسپولیس چنان برافروخته بود که به سرخی آتش میزد. او را با شجاعت مثال زدنیاش به یاد میآوریم وقتی در دورهای سخت، داغترین نیمکت فوتبال ایران را در قله انتظارات و توقعات قبول کرد. او را با مرور این جملات به یاد میآوریم؛ «قهرمان شدن سخت است و قهرمان ماندن سختتر».
یحیی گلمحمدی را با آن دوره سخت و دشوار کرونا به یاد میآوریم. در رویارویی با سکوهای خالی که برای پرسپولیس طاقتفرساتر از هر تیم دیگری در فوتبال ایران بود. با رسیدن تیمی به فینال آسیا که هیچکس انتظارش را نداشت. او را به رکوردهای گوناگونی فردی و تیمی به یاد میآوریم که با مردانش و پرسپولیس بزرگ رقم زد. با قلهها، حدنصابها و مرزهای جدیدی که با پرسپولیس فتح کرد. با پوکر و گلات قهرمانی. خاطرههایی برای ما که برای دیگران آرزو شد. او را با حسرت به دل گذاشتن رقیب دیرینهای به یاد میآوریم که در آرزوی پیروزی بر پرسپولیس یحیی باقی ماند. با سهگانهای که به رستاخیز میماند و شکوه برخواستن ققنوس از دل خاکستر را در یادها زنده کرد.
بسیار به او تاخته شد. از خودی و غیر خودی. با هر بار تصمیمش برای رفتن جشن برپا کردند، با انصرافش در ماتم فرو رفتند و تاختند و تاختند و تاختند تا ایمان بیاورند که این بار از تصمیمش باز نمیگردد. غافل از این که پرسپولیس هست و تا شقایق هست، زندگی جریان دارد. با قدرت و با صلابت. از همین نیم فصل و یحیی هم یکی روزی از این روزهای خدا بازخواهد گشت.
یحیی گلمحمدی بزرگی فنی و شخصیتی خود را به اثبات رسانده، به یکی از پرافتخارترین مربیان تاریخ باشگاه و فوتبال ایران تبدیل شد. پرسپولیس را در اوج نگه داشت و بیتردید نسلهای بعد هم از او با غرور و افتخار سخن خواهند گفت و قدردانش خواهیم بود.