کدخبر : 22155 تاریخ انتشار :
A
ارث نکونام از کی‌روش

استقلال، خانه اشباح!

استقلال، خانه اشباح!

تشنج در استقلال بیداد می‌کند و بدون تعارف افق روشنی برای این تیم قابل تصور نیست.

به گزارش ورزش 360، می‌توانستیم برای این مطلب تیتر بزنیم «آرامش ممنوع» یا حتی «کودکستان استقلال». آنقدر وضع عجیبی است که هواداران بی‌گناه نمی‌دانند از کی باید به کی پناه ببرند! در شرایطی که به‌نظر می‌رسید واگذاری استقلال به مجموعه ثروتمند و قدرتمندی همچون هولدینگ خلیج‌فارس می‌تواند مشکلات این تیم را به حداقل برساند، در عمل اتفاق متفاوتی رخ داده است. حالا نه‌تنها مجادلات معمول بین کادر مدیریتی و فنی برقرار است بلکه پای هولدینگ و نماینده‌اش هم به تشنجات باز شده و معادلات را پیچیده‌تر کرده است. تنها مرور آنچه از شنبه‌شب تا یکشنبه‌صبح، در فاصله ۳روز تا دربی تهران گذشته به تنهایی آشفتگی حاکم بر اردوگاه آبی‌ها را نمایان می‌کند؛ ابتدا مصاحبه بسیار تند داود حقدوست، مشاور مدیرعامل علیه نکونام، سپس اظهارات تهدیدآمیز جواد علیه فرشید سمیعی، در ادامه ممنوع‌المصاحبه شدن همه ارکان باشگاه به دستور مدیرعامل و در نهایت حمایت احمد شهریاری، نماینده هولدینگ در استقلال از نکونام. چه خبرتان است؟ واقعا چه خبرتان است؟

بدون دشمن هرگز

حکایت جواد نکونام، دیگر کسالت‌آور و خسته‌کننده شده است. اولویت اول او انگار یافتن یک دشمن است و روزش شب نمی‌شود اگر به پر و پای یک نفر نپیچد. این احتمالا ارث کارلوس کی‌روش برای دستیار ایرانی سابق خود است. مربی پرتغالی هم نمی‌توانست دمی بی‌دشمن سر کند. فصل گذشته نکونام دمار از روزگار همه در آورد که علی خطیر و دار و دسته‌اش ضعیف هستند و نباید در باشگاه باشند. بعد هم که آنها رفتند، خودش مصاحبه کرد و گفت خوشحال است چنین اتفاقی رخ داده. حالا دقیقا همان رویه در مورد فرشید سمیعی و اطرافیانش در جریان است. در کنار اینها به‌خاطر می‌آوریم آقا جواد به بهانه درگیری با مدیران باشگاه فولاد، در آستانه بازی با الهلال عربستان آن تیم را ترک کرد و رفت. آقا چه می‌گویی؟ با کی کار داری؟ مگر می‌شود همه بد باشند و فقط شما خوب و بی‌خطا باشی؟ بس نیست این همه حاشیه و تشنج؟

در قواره استقلال نیستید

از آن طرف هم وضع مدیران استقلال خراب است و به جرأت می‌توان گفت اغلب آنها در قواره این باشگاه نیستند. اصلا کسی در این فوتبال پیدا می‌شود که روند رشد جناب فرشید سمیعی را توضیح بدهد و بگوید چطور یک نفر در فاصله‌ای کوتاه از جایگاه مشاور حقوقی که در همان زمینه هم کلی بحث وجود دارد، تا موقعیت رفیعی همچون مدیرعاملی استقلال صعود می‌کند؟ صلاحیت آقای سمیعی برای به‌دست آوردن چنین پستی کجا به اثبات رسیده؟ اصلا آورده او و حتی مدیران هولدینگ برای استقلال چه بوده؟ همین که پول‌های کلان دولتی را خرج کنند کافی است؟ غائله بوسنیایی‌ها و داستان یامگا و فسخ‌های یک‌طرفه و سایر مسائل چه شد؟ این همه ایجاد تنش چه معنایی دارد؟ مگر می‌شود مشاور مدیرعامل باشگاه در آستانه دربی علیه سرمربی مصاحبه کند و خود مدیرعامل در جریان نباشد؟ چه کار می‌کنید آنجا؟

دربی معجزه می‌کند؟

همه این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهد که روز چهارشنبه دربی تهران را در پیش داریم و شاید این تصور وجود داشته باشد که نتیجه آن بازی می‌تواند در معادلات تأثیر شگرف بگذارد. به شکست احتمالی کاری نداریم اما پیروزی احتمالی این بازی در کوتاه‌مدت قطعا به سود جواد نکونام خواهد بود و شاید تغییرات دلخواه او را در کادر مدیریتی به‌دنبال بیاورد. خب آیا این باعث رستگاری خواهد شد؟ مگر فصل گذشته هم با سلیقه نکونام شاهد زلزله مدیریتی در استقلال نبودیم؟ نتیجه‌اش چه شد؟ جواد در این یک سال‌ونیم تا چه اندازه توانسته افکار عمومی را اقناع کند که حالا ماندگاری‌اش بعد از دربی بتواند اتفاقی خوشایند لقب بگیرد؟ حقیقت آن است که درد استقلال با یک بازی و دو بازی علاج نمی‌شود. باشگاه نیاز به بازسازی اساسی دارد.

منبع همشهری
ارسال نظر

آخرین اخبار