باز زندهسازی یا بازسازی ورزشگاه آزادی؟
این یادداشت هفت سال پیش به رشته تحریر درآمد اما دغدغهی آن هنوز هم تازه است. در حالی که قرار است دربی تهران در اراک برگزار شود، بد ندیدیم که نگاهی دوباره به این مطلب داشته باشیم.
به گزارش ورزش 360، در روزهای گذشته شاهد شروع عملیات برای تعمیر و ترمیم ورزشگاه آزادی بودیم که در نگاه اول مفید و ضروری به نظر میرسد، اما توجه به این نکته که چه کارهای دیگری میتوانست انجام شود و البته دقت در میزان بازدهی هزینهها در این پروژه میتواند مقداری از توجیهپذیری یا عدم توجیهپذیری این اقدام را نشان دهد.
چرا ورزشگاه پیر؟ 40 و چند سال سن برای ورزشگاه ملی نباید سن زیادی باشد اما آزادی امروز با مشکلات فراوانی روبهرو است که موجب استفاده از این لفظ شده است. دلایل این پیری زودرس دو دسته عمده است.
اولا مربوط به طراحی و ساخت و ثانیا مربوط به حفظ و نگهداری که موضوع بحث ما نیست.
پیش درآمدی در باب بازسازی
استادیومهای بزرگ ملی پیر با بازسازی به شیوههای مختلف با طول عمرهای بعضاً تا 100 سال هم به خوبی در حال استفاده هستند. به دلیل ارتباط شدید آن ها با حافظهی تاریخی ورزش ملتها شیوههای مختلفی برای بازسازی آن ها اتخاذ میشود. مثل ویمبلی میشود ورزشگاه را کلا خراب کرد و یک ورزشگاه جدید ساخت به شرط آنکه مطمئن باشید ورزشگاه جدید میتواند جایگاه ورزشگاه قبلی را بگیرد. نمونه غلط آن ورزشگاه امارات آرسنال بود که هیچوقت جایگاه هایبوری در بین هواداران را پیدا نکرد.
در حالتی دیگر ظاهر خاطرهانگیز ورزشگاه حفظ میشود. بخشهای آسیب دیده آن تعمیر میشود و یا کاملا تغییر میکند و بخشهایی به آن اضافه میشود. سطح این تغییرات بسته به شرایط ورزشگاه متفاوت است. مثل کاری که امروز در لوژنیکی مسکو انجام میشود و یا قبلاً در ماراکانای برزیل انجام شده است.
در حالت سوم تمامیت ورزشگاه عیناً حفظ شده و فقط بخشهای آسیب دیده آن تعمیر و در صورت نیاز و امکان سقف و یا نمایی جدید با حفظ کامل شرایط و ظواهر قبلی ورزشگاه به آن اضافه میشود. تاکنون تمام بازسازیهایی که در ورزشگاه آزادی اعمال شده و بازسازی فعلی در حال انجام، نمونه اولیه و ساده از نوع سوم بوده است.
بازسازی فعلی که در ورزشگاه آزادی آغاز شده است بیش از آن که مفهوم بازسازی داشته باشد مفهوم باززِنده سازی دارد. مقاوم سازی و تقویت سازهی هسته خاکی ورزشگاه و تعمیر و جایگزینی سکوهای بتنی تخریب شده و فرسوده بیشتر یک تلاش برای حفط و نگهداری و بهبود شرایط فعلی ورزشگاه است. اقدامی که در واقع برای از سیکل خدمت خارج نشدن و به نوعی زنده نگه داشتن ورزشگاه انجام میشود را بیشتر میتوان باز زِندهسازی تعریف کرد.
سوال اینجاست که پس از صرف زمان و هزینهی اعلام شده نزدیک به 160 میلیارد تومان چه تغییر ساختاری در جهت به روز سازی و بهسازی و توسعه ورزشگاه به چشم خواهد خورد؟ و جواب "تقریبا هیچ" خواهد بود. در حالی که توقع مخاطب آن است که پس از صرف چنین هزینهای در قیاس با مثلا هزینه ساخت ورزشگاه امام رضا (140 میلیارد تومان) تغییرات ساختاری و ظاهری اساسی در ورزشگاه ببیند که اینطور نخواهد بود.
سوال اینجاست که با توجه به تجارب فراوان بازسازی ورزشگاهها چه راههای مناسبتری برای بازسازی، به روز سازی، بهسازی و توسعه ورزشگاه آزادی وجود دارد.
ابتدا بهتر است با ورزشگاه آزادی بیشتر آشنا شویم
ایدهی ساخت ورزشگاههای بزرگ با هزینه و زمان کم به وسیلهی سازه هستهی خاکی در محدودهی سالهای 1850 و قبلتر در ایالات متحده به مرور شکل گرفت و در ساخت کالسیوم مموریال لس آنجلس در سال 1923 به اوج خودش رسید. در این روش راهروها و فضاهای خدماتی ورزشگاه با سازههای بتنی ساخته شده و سپس برای شکلگیری سکوها روی این سازهها با خاک به شکل خاکریز پُر میشود. و پس از آن در شیب داخلی خاکریز جایگاه تماشاگران و در شیب بیرونی آن نما شکل میگرفت.
ایرادات اصلی این روش که موجب منسوخ شدن آن به مرور شد. عمر کم سازه ناشی از نشست خاک و نبود امکان توسعهی فضاها و خدمات ورزشگاه در آینده علیرغم سطح اشغال زیاد زمین بود.
پس از آن هم البته در جاهایی که هزینه و زمان کم ساخت مطرح بود از این شیوه استفاده شد. مثلا بعد از لغو میزبانی بغداد در المپیک 1960 و میزبانی مکزیک، ساخت استادیوم المپیک مکزیکو سیتی در زمان کوتاه و با هزینهی کم این سیستم مورد استفاده قرار گرفت. ورزشگاهی که به گفتهی عبدالعزیز فرمانفرماییان الترناتیو اصلی طراحی ورزشگاه آزادی بوده است.
تجربهای که 10 سال قبل از تهران در قاهره هم انجام شده بود در حالی که در منطقه عموم ورزشگاهها در آن روزها با سازهی بتنی ساخته میشدند از هرازدان ارمنستان تا خلیفهی قطر.
شبیهترین برادرِ ورزشگاه آزادی در بین برادران هسته خاکیاش، ورزشگاه دانشگاهی اوتزن اورگان است که در سال 1967 ساخته شده. جالب است بدانیم که طراحان این ورزشگاه اسیکمور اوگینز و مریل بودند که در طراحی ورزشگاه آزادی هم به فرمانفرماییان مشاوره دادند.
چیزی که قطعا مشخص است آخرین عضو این خانواده، آزادی است و پس از آن ورزشگاه بزرگ دیگری در دنیا به این روش ساخته نشده است. البته شخص عبدالعزیز فرمانفرماییان هم در مصاحبههایش گفته که قصد طراحی ورزشگاهی با سازهی بتنی یا فلزی را داشت اما محدودیتهای مالی ناشی از وضع اقتصادی کشور و وقایع وقت در مدیریت ورزش کشور و محدودیت زمانی باعث انتخاب این شیوه برای ساخت ورزشگاه آزادی شده است.
با نگاهی به وضع کنونی ورزشگاههای عضو این خانواده و طرحهای بازسازی و بهسازی و توسعه انجام شده در آنها می توان بهخوبی متوجه شد که بزرگترین مانع همین سیستم سازهای آنها است. سازهای که حالا ما قصد داریم 160 میلیارد تومان هزینه تقویت کردنش را بپردازیم!
وقتی صحبت از بازسازی میشود. علاوه بر رفع ایرادات و مشکلات نزدیک شدن به شرایط روز یا به عبارتی به روز شدن نیز مطرح میشود. ورزشگاههای بزرگ ملی و المپیکی امروزه چیزی فراتر از یک جایگاه تماشاگران به اضافهی خدمات اولیه هستند. امکانات و خدمات جانبی فراوانی در زیر چتر یک ورزشگاه طراحی و تعبیه میشود که به ورزشگاه لقبهایی مثل شهر ورزشی یا اسپرت هاب و... میدهد. حتی اگر در بازسازی به این وجه ورزشگاه هم توجه نشود ورزشگاه در حالت امروزی آن در مقایسه با ورزشگاه آزادی گستره فصاهای خدماتی و تشکیلاتی و تاسیساتی بسیار بیشتر و مفصلی دارد که در یک بازسازی حداقلی خوب علاوه بر استحکام بخشی و تعمیر ایرادات بنا، باید به ایجاد و توسعه این فضاها توجه کرد.
در واقع نمیشود امروز ما برای خدمات جایگاه ویژه، میهمانان ویژه، خدمات تیمها، فصاهای خبرنگاران و مطبوعات و سایر فضاهای ورزشگاه آزادی همان حجم و شکل فضایی را قائل باشیم که 40 سال پیش بودیم. بنابراین ایجاد فضای جدید در حجم بالا برای بازسازی و توسعه مناسب ورزشگاه آزادی بزرگترین مساله است که با توجه به نوع سازهی ورزشگاه آزادی، تامین آن مشکل و حتی در نگاه اول غیرممکن است. به دلایل مشابه هم فرم و شکلهای آزادی کمتر مورد بازسازی و تغییر اساسی قرارگرفتهاند.
کالسیوم مموریال لس آنجلس بارها تغییرات جزئی داشته است. با حذف پیست دوومیدانی در گام اول ظرفیت آن افزایش یافته در گامهای بعدی روی سطح شیب دار سازهای اجرا شده و یک طبقه به جایگاه تماشاگران از بالا اضافه شده که فصای بین سطح نما و زیر جایگاه جدید به عنوان فصاهای خدماتی جدید استفاده شده است. در گامهای بعدی قرار است بخشهایی از جایگاه تماشاگران به کلی تخریب شود و یک ساختمان چند طبقهی VIP و تشریفات جدید جای آن را بگیرد تا فضاهای جدید مورد نیاز تامین شود. دو سقف کوچک هم در نهایت بخش کمی از جایگاههای طولی ورزشگاه را خواهد پوشاند.
برادر دوقولوی آزادی، ورزشگاه اوتزن اورگان هم یک بار مورد بازسازی اساسی قرار گرفته که در آن یک طبقه از جایگاه در یک ضلع به طور کلی تخریب شده و یک ساختمان چند طبقهی VIP و تشریفات جدید جای آن را گرفته و یک سایبان کوچک هم روی آن تعبیه شده است.
و اما آزادی
تخریب کلی آزادی قطعا ایدهی خوبی نیست چرا که بخش زیادی از خاطرات ورزش ایران با آن تخریب میشود. از طرف دیگر حجم زیاد نخالهی تولیدی از تخریب آزادی برای حمل و دپو قطعا زمان و هزینهی زیادی میگیرد و مخاطرات دیگری دارد. همانطور که میدانید خاک مورد نیاز برای ساخت سازه آزادی از محل حفر دریاچهی مجموعه و تخریب چند تپهی موجود در مجموعه تامین شده که قطعات عظیم بتنی هم به حجم این خاک اضافه شده است.
از طرفی ایجاد فضاهای جدید روی نمای کنونی ورزشگاه علاوه بر تخریبِ نمای خاطرهانگیز آن نیاز به مقاومسازی سازه کنونی و اطمینان از مقاومت آن را بیشتر میکند. به علاوهی اینکه فضاهای جدید از جایگاه دور هستند. ایجاد فضاهای جدید در داخل توده سازهی خاکی ورزشگاه هم با توجه به زمانبر و هزینهبر بودن فراوان لزوم تقویت سازه و ریسک ریزش را به دنبال خواهد داشت در نتیجهی این کار هم کیفیت چندان مطلوبی ندارد.
از طرفی دیگر بحث ساخت سقف برای ورزشگاه مطرح است. سازه فعلی ورزشگاه بستر مناسبی برای ساخت سقف نیست و چنین تصمیمی مجدداً لزوم تقویت و اطمینان از سازه فعلی را پیش میآورد و قطعا چنین سقفی تمهیداتی ویژه و گرانقیمتی در سازه خاکی ورزشگاه نیاز خواهد داشت و اگر قرار باشد سازه سقف بیرون از سازه فعلی ورزشگاه شکل بگیرد، دهانه بزرگ سقف، طرحِ سقف را از نظر هزینه غیرمنطقی خواهد کرد.
با این تفاسیر به نطر میرسد بهترین راه برای برای توسعه ورزشگاه آزادی حفط حجم عظیم تودهی سازه ی خاکی در لایه ی بیرون ورزشگاه و تخریب جایگاه از داخل و به نوعی ساخت یک ورزشگاه جدید در پوستهی ورزشگاه فعلی است. با اینکار حجم کمتری نخاله تولید میشود و با حذف پیست نیز امکان ایجاد فضای بیشتر خدماتی و تشریفاتی در فاصلهی بین جایگاه های جدید و سازهی بیرونی قدیم وجود خواهد.
در این حالت بخشهای بحرانی سازه حذف و به طور کلی نوسازی خواهند شد. نمای خاطره انگیز ورزشگاه حفط خواهد شد و حجم زیادی فصا برای تعریف کاربریهای لازم و جدید بوجود خواهد آمد. همچنین سازه داخلی جدید بستر مناسبی برای طراحی و ساخت یک سقف خوب در صورت نیاز خواهد بود.