چرا پیرمرد هتاک اصفهانی سربند «یازهرا» دارد؟
این روزها همه دیگر فیلم پیرمرد سیبیلو و هتاک اصفهانی را دیدند. مردی که در روز بازی سرد پرسپولیس و سپاهان شرمآورترین حرفها را بر زبان آورد!
ورزش 360 - رسانهها در ایران به بازی سپاهان و پرسپولیس لقب الکلاسیکوی ایرانی را دادهاند. اما دیدیم که این بازی سطحی بسیار نازل داشت و در سطح لیگهای رده چندم هم نبود. اما مثل همیشه این بازی اگرچه در چمن سبز حرفی برای گفتن نداشت روی سکوها پر از حاشیه بود. از جمله بخشی از درگیری میان تماشاگران زن پرسپولیسی و سپاهانیهایی که در ورزشگاه میزبان جای اندکی داشتند که از قضا این مکان هم زیر سکوی زنان جانمایی شده بود.
به گزارش ورزش 360، باقی ماجرا را حتما دیدهاید. یک پیرمرد که او را برخی لیدر و برخی دیگر سرلیدر باشگاه سپاهان معرفی میکنند با بیشرمی تمام رو به دوربین صحبتهایی دربارهی تماشاگران زن میکند که نمونهاش را تنها در قرون وسطی و در بازارهای بردهفروشی شنیدهایم. اگرچه بعد از بالا گرفتن ماجرا باشگاه سپاهان اعلام کرد که فرد مذکور لیدر این باشگاه نیست و ارتباطی با آن ندارد.
طبیعتا این صحبتها با واکنشهای زیادی از جمله بازداشت فرد هتاک و دعوا و درگیری پرسپولیسیها و سپاهانیها همراه بود. همچنین در این باره تا کنون موضعگیریهای مختلفی هم صورت گرفته است. اما شاید موضوعی که به آن پرداخته نشده است یکی از جزئیات فیلم وایرال شده است. آن هم اشاره به سربندی است که این پیرمرد به سر بسته است. در فیلم وایرال شده این پیرمرد با یک سربند زرد «یا زهرا» آن حرفهای زشت را به زبان میآورد.
میدانیم که در ایران لیدرها از سوی باشگاهها سازماندهی میشوند و اگر کسی پایش به ورزشگاهی باز شده باشد میداند که بدون اجازه لیدرها نمیتوان در سکویی شعار سر داد و اگر این کار را بهم بکنید با طبل و شیپور و شعارهای فرعی چنان کارزاری به راه میاندازند که صدایتان به گوش بغلدستیتان هم نرسید. باشگاهها هم اغلب لیدرها را برای بازیها توجیه میکنند و یا در بازیهای حساس آنها را با قدرت بیشتری به کار میگیرند که بتوانند از حضور آنها بر علیه رقیب استفاده کرده و امتیازی کسب کنند. در مجموع شعارها، لباسها، درآمد و رفت و آمد این افراد با باشگاه هماهنگ میشود.
همچنین میدانیم که در ایران اغلب باشگاهها پیشوند «فرهنگی» را پیش از «ورزشی» به نامشان اضافه کردهاند که نشانهای است از اینکه موضوعات فرهنگی برای آنها از موضوعات ورزشی اولویت بیشتری دارد. ساماندهی لیدرها و استفاده از انرژی جمعی تماشاگران و تبدیل ورزشگاهها به محیطی امن هم بخشی از همین کار فرهنگی است که این باشگاههای «فرهنگی - ورزشی» در بخشی فرهنگی برایخودشان ترتیب دادهاند. اما همه این توضیحات و توصیفات قشنگ تنها روی کاغذ زیباست. در عمل اینها تنها حرف است و نه خبری از توجیه لیدرها وجود دارد و نه امنسازی فضای ورزشگاهها. صورت کار فرهنگی این است که یک سربند مذهبی را بر پیشانی مردی ببندند که اگر دهن باز کند از همان لحظات اول از بوی کلامش مسموم میشوید.
چند سال پیش مهدی تاج وقتی رئیس سازمان لیگ بود میگفت که ما در یک دوره لیگ برتر روی کارهای فرهنگی تمرکز کردیم اما با همه کارهای ورزشی با اولین سوت اشتباه داور صدای شعارها «شیر سماور» بلند میشد. حالا کارهای فرهنگی که آنها در آن فصل انجام داده بودند چه بود؟ نامگذاری هر هفته لیگ به نام یک شهید و تقدیر از پیشکسوتان جبهه و جنگ پیش از هر بازی! واضح است که چنین کاری تنها برای پر کردن سیاهه کارهای فرهنگی است و نه یک کار عمیق و دقیق فرهنگی با شناخت درست از جامعه هدف و خواستههایش! نتیجهاش هم این میشود که در هفتهای که سازمان لیگ به نام یک شهید نامگذاری کرده بدترین شعارها شنیده میشود یا پیرمردی با سربند یازهرا هتاکی میکند!