سیر قهقرایی گزارشگری ورزشی در صدا و سیما
رقابتهای المپیک 2024 با درخشش غیرمنتظره تکواندوکاران ایرانی به اتمام رسید و تنها یه نقطه سیاه در کارنامه آن داشت که البته مریوط به خود ورزش نمی شد.
به گزارش ورزش 360، رقابتهای المپیک 2024 با درخشش غیرمنتظره تکواندوکاران ایرانی به اتمام رسید. بنظر میرسد تکواندو ایران بعد از گذر از افتی چند ساله در مسیر بازگشت به روزهای اوج قرار گرفته است. کسب 4 مدال توسط هر 4 شرکت کننده، بدست آوردن مدال طلا بعد از 16 سال و به فینال رسیدن نوبرانه یکی از زنان تکواندوکار از جمله دستاوردهای بسیار مثبت تیم ملی تکواندو ایران بود که اعتبار آن بدون تردید به ساعی، همکارانش در فدراسیون، کادر فنی زنان و مردان و البته خود ورزشکاران خواهد رسید.
در این احوالات اما باز هم متاسفانه تلویزیون و گزارشگران و مجریان آن نتوانستند همگام با ورزشکاران و یا حتی پشت سر آنها حرکت کرده و در انعکاس زیبا، به موقع و به حق این افتخار آفرینی سهمی به اندازه و درخور داشته باشند.
رفتار طعنهآمیز در خصوص کیمیا علیزاده، تکواندوکار مهاجر ایرانی که نخستین مدال تاریخ ورزش زنان را در ادوار المپیک بدست آورده و علاوه بر آن گزارشهای پر از افراط یا تفریط رقابتها ازسوی دو گزارشگری که بیشتر به دو قطب ناهمگون و متنافر شباهت داشتند از جمله نکات ضعف جدی تلویزیون در به نمایش گذاشتن این توفیق بیسابقه ورزشی بود.
در واقع بیننده ناگزیر تلویزیون بین گزارش بیروح و خواب آور کانال 3 و منویات عجیب و غریب اما پر آب و تاب و البته بیربط گزارشگر کانال ورزش سرگردان شده و نمیدانست از کدام یک بدیگری پناه ببرد.
البته که تکواندو مشت نمونه خروار و شاید نمونه بدخیم بسیاری از رشتههای دیگر است. سایرین هم کم و بیش چیزی در همین حدود هستند. در واقع هیچکدام از تازه رسیدهها نه تنها چیزی به داشتههای گزارشگری رشته تخصصیشان اضافه نکردهاند بلکه حتی نتوانستهاند به ساحت قدیمیها نزدیک شده و در اندازههای همان مردان دهههای گذشته باشند. درد آورتر اینکه مردان کاربلدی مثل هادی عامل هم تحت تأثیر آشفته بازار بیمحتوای حاکم در مسیر نزول قرار گرفتهاند.
تلویزیون در گذشتههای نه چندان دور باوجود همه کمبودها و محدودیتهای پیدا و پنهان، دستکم در عرصه گزارش رقابتهای ورزشی دستی نسبتا پر داشت و با بسیاری از این مشکلات مواجه نبود. چه در رادیو چه در تلویزیون مردانی متخصص و سرد و گرم چشیده کار تفسیر و گزارش را در رشتههای مختلف بر عهده داشتند. مرحوم عطا بهمنش با چمدانی از تخصص و تجربه مرد همهکاره گزارشگری بود، مرحوم نوایی و صدرالدین کاظمی از کشتی میگفتند، محمدی بقا رزمیها را گزارش میکرد، آتشی و ابوالحسنی لذت بسکتبال را دو چندان میکردند و مرحوم حسیبی با آرامش و متانت و تسلط از دو و میدانی و قهرمانانش سخن میگفت. اساتیدی از جنس همان ورزش که همگی از پیشکسوتان، قهرمانان و یا داوران رشتههای مورد اشاره بودند.
جای خوشحالیست که هنوز آدمهایی متخصصی مانند اسماعیل خرسنددل هستند و رقابتهای ژیمناستیک را گزارش میکنند. بااینهمه اوضاع در سایر رشتههایی که اساتید قدیمی یا کناره گرفته یا کنار گذاشته شده و یا از دنیا رفتهاند بسیار ناامید کننده بوده و تلویزیون در کار پشتوانه سازی مثل بسیاری از امورات محوله دیگر ضعیف عمل کرده است.
سخنان بی ربط، فریادهای گوشخراش، توهین به رقیب، مایه گذاشتن از مقدسات و بازی کردن با احساسات مخاطب از جمله امور متداولیست که به دستمایه تازه رسیدههایی تبدیل شده که چون داشته قابل ارائهای ندارند شلوغ میکنند و در هیاهوی بوجود آمده انبان خالی از تخصصشان را پنهان مینمایند.