خانم مجلل؛ مقصر ناکامی شما در المپیک 2024 مردم نیستند
فاطمه مجلل نماینده قایقران کشورمان در المپیک 2024 که در گروه خود بین شش قایق، ششم شد به انتقاداتی که از او در فضای مجازی میشد، این گونه پاسخ داد: مگه این چهار سال زندگی ورزشی من مثل دختر آمریکایی بود که انتظار داشتید پا به پای آن بروم؟
به گزارش ورزش 360، در ششمین روز برگزاری المپیک پاریس، کاروان ایران همچنان در کسب مدال ناکام بوده و انتظار میرود در روزهای آینده این طلسم با ورود المپینهای کشتی و وزنهبرداری و تکواندو شکسته شود. هر چند از روز آغاز این رقابتها تا کنون، کاروان ما درگیر حواشی عجیبی شده که نمیتواند در نتایج بدستآمده نیز بیتاثیر باشد.
پس از ماجرای مهسا جاور و جنجالهای لباس کاروان، اینبار نوبت به فاطمه مجلل، دیگر قایقران ایران رسید که پاسخ منتقدانش را در اینستاگرام بدهد. او با انتشار یک استوری نوشت: «مگه این چهار سال زندگی ورزشی من مثل دختر آمریکایی بود که انتظار داشتید پا به پای آن بروم؟ مگر تمرینات و امکانات من مثل دختر استرالیایی بود؟ مگر تغذیه و ریکاوری و دغدغههای من مثل دختر بلغاری بود؟ مگر قایق پاروی من مثل دختر برزیلی بود که از من انتظار داشتید مثل اروپاییها و آمریکاییها باشم.»
پیش از هر تحلیلی بهتر است ورزشکاران ما به این پرسش پاسخ بدهند که اگر شبیه به آمریکاییها ورزش نمیکنند یا مثل استرالیاییها امکانات ندارند، اگر تغذیه و ریکاوریهایشان مثل بلغاریها نبوده و از تجهیزات برزیلیها بهرهمند نیستند، اگر از همه این اختلافها خبر دارند و از شکست مطمئنند، چرا خود را به زحمت رقابت با سایرین میاندازند و بیتالمال را برای شرکت در مسابقاتی به اهمیت المپیک هدر میدهند؟
این ادعا حتی اصل رقابت در ورزش را هم زیر سوال میبرد. همین چند روز پیش بود که یوسف دیکچ، تیرانداز ترکیهای بدون استفاده از تجهیزات استاندارد اولین مدال تاریخ المپیک کشورش را در رشته تیراندازی تصاحب کرد. البته ورزش ایران هم از این دست ورزشکاران کم ندارد و بسیاری از مدالآوران ایرانی ادوار المپیک با شرایط مشابهی تاریخ را از نو نوشتند.
مقصر ناکامی المپیکیها مردم نیستند
مثال بارز حسن یزدانی، نابغه ۹ مداله جهان المپیک است که با معمولیترین امکانات ممکن پادشاه کشتیگیر ایران و جهان شده، هر بار هم که دستش به طلا نرسیده در اوج تواضع سرش را مقابل مردم پایین انداخته و از آنها عذرخواهی کرده است. اما اینکه برخی همواره محدودیتها را دستمایۀ بهانهجویی قرار میدهند توجیه مناسبی نیست.
فارغ از شرایط ورزش ایران و توزیع نابرابر منابع در رشتههای مختلف که از بزرگترین ایرادات سیاستگذاری ورزش است، به نوع مواجهه برخی از ورزشکاران ما با مردم نیز نقدهای جدی وارد است؛ آنهایی که نه تاب نقد دارند و نه مسئولیتی را به دوش میگیرند، با کمترین دستاورد بیشترین منت را بر سر مردم میگذارند. در آخر هم پس از ناکامی با تولید کلماتی تکراری در بین مردم بهدنبال مقصر میگردند.
بههرحال انتظار اینکه ورزشکاران ما در آوردگاههای بینالمللی بیمنت و بهدور از منیت نماینده شایستهای برای کشورشان باشند، توقع بیجایی از سوی مردم نیست اما گویا درک این مسأله همچنان برای برخی از آنها دشوار است.