علیرضا بیرانوند، پول و دیگر هیچ!
واقعیت بزرگتر این است که اتفاقات اخیر مشخص کرد بیرانوند همان آدم سابق است و بالاتر رفتن سن و تجربهاش هیچ کمکی به بهتر شدن و پیشرفت رفتار اجتماعی و حرفهای او نکرده است.
به گزارش ورزش 360، هر بازیکنی جای او بود با این آمار و عملکرد در سطح باشگاهی و سالها حضور در دروازه تیم ملی نهایت احترام اهالی فوتبال را برای خود به دست میآورد و محبوبیتی تاریخی به دست میآورد. درست مثل زنده یاد ناصر حجازی و احمدرضا عابدزاده که با وجود استقلالی یا پرسپولیسی بودن، وجهه و احترام و اعتبار و محبوبیتی مثالزدنی و ملی داشتند و دارند.
بیرانوند اما از هیچ نظری با آنها قابل مقایسه نیست و چقدر حیف که قدر موقعیت تاریخی خود را ندانست. انتخاب او به جای اعتبار، احترام و اعتماد چیزی نبود جز «پول»…
هر اتفاق فوتبالی که برای علیرضا بیرانوند که رخ بدهد، دیگر راه او و هواداران پرسپولیس یکی نخواهد شد. اگر ظرف این رابطه سال قبل به خاطر فسخ قرارداد او و مذاکره جنجالی و چند ده میلیاردی با استقلال و چراغ سبز نشان دادن به آنها و بعد تمدید قرارداد با پرسپولیس به خاطر ترس از محرومیت، ترک خورد، امروز با فسخ یک طرفه قرارداد او این ظرف برای همیشه شکست.
بیرانوند این حق را داشت که با هر منطق و معیار و استدلالی قرارداد خود را فسخ کند. یا با مدیران باشگاه اختلاف داشته باشد و حتی به دنبال پول بیشتر باشد. در فوتبال حرفهای پول حرف اول را میزند و به قول مدیربرنامهاش عشق و تعصب کشک است. این فوتبال مدیرانی میخواهد که درست مدیرت کردن ستارهها با اخلاق و رفتارهای مختلف را بلد باشند. ولی بیرو این حق را نداشت که هقته قبل در قامت یک دلسوز بگوید بند فسخ ندارم و میمانم و به باشگاه فشار نمیآوردم و الان که هفت روز بعد است قراردادش را یک طرفه فسخ کند.
این هفت روز زمان زیادی نبود که هواداران پرسپولیس حرفهایش را فراموش کنند. همانطور که سپری شدن یک سال از اتفاقات فسخ قرارداد فصل قبل و مذاکره با استقلال گذشت و هنوز کسی آن را فراموش نکرده است. در این یک سال عملکرد فنی و رفتاری این دروازهبان هم به شکلی نبود که دل پرسپولیسیها از بودنش قرص باشد، اشتباهات وحشتناک و سریالی و ماجرای مصدومیت و ... هم فجایع زیادی برای پرسپولیس به همراه داشت و نزدیک بود قهرمانی را از آنها بگیرد.
از رفتار اخیر بیرانوند اما چه نتایجی میتوان گرفت؟ این بحران رفتاری جدید نشان داد که او انگار دوست دارد همه دربارهاش حرف بزنند و در کانون توجه باشد. ولی واقعیت بزرگتر این است که مشخص کرد او همان آدم سابق است و بالاتر رفتن سن و تجربهاش هیچ کمکی به بهتر شدن و پیشرفت رفتار اجتماعی و حرفهای او نکرده است.
هر بازیکنی جای او بود با این آمار و عملکرد در سطح باشگاهی و سالها حضور در دروازه تیم ملی نهایت احترام اهالی فوتبال را برای خود به دست میآورد و محبوبیتی تاریخی به دست میآورد. درست مثل زنده یاد ناصر حجازی و احمدرضا عابدزاده که با وجود استقلالی یا پرسپولیسی بودن، وجهه و احترام و اعتبار و محبوبیتی مثالزدنی و ملی داشتند و دارند. بیرانوند اما از هیچ نظری با آنها قابل مقایسه نیست و چقدر حیف که قدر موقعیت تاریخی خود را ندانست. انتخاب او به جای اعتبار، احترام و اعتماد چیزی نبود جز »پول«!
اینجا اما هواداران پرسپولیس هم پختهتر از قبل رفتار میکنند.بررسی واکنش و اظهارات آنها در شبکههای اجتماعی نشان داده که نه تنها بودن و نبودن بیرانوند دیگر برای آنها »دغدغه« یا »درد« نیست، بلکه خواهان برخورد جدی با او و استخدام دروازهبانی دیگر هستند.
به علیرضا بیرانوند پیشنهاد میکنیم کامنت و نظرات مردم درباره خودش را حتما بخواند. آن هم برای از دست ندادن فردای خودش در این چند صباحی که از فوتبال و شاید روی بورس ماندنش باقی مانده است.
او حتی درباره رفتارهایش از گذشته تا به حال با دقت فکر کند.اگر این کار را انجام بدهد دلیل ایستادن الان خود در
این نقطه سیاه را به خوبی متوجه خواهد شد.